10 بچه بد و ناسازگار انیمیشن های پیکسار از بدترین تا برترین

به گزارش طراحی وبسایت، انیمیشن ها معمولا مخاطبان جوان را هدف قرار می دهند و فیلم های پیکسار، به عنوان یکی از پیروز ترین کمپانی های انیمیشنی، پر از شخصیت های جوان، نوجوان و کودک است. از اندی دوست داشتنی در داستان اسباب بازی تا پرنسس مریدا در انیمیشن دلیر، این شخصیت های خوب و مجذوب کننده بی شمارند. اما به ازای هر شخصیت خوب، معمولا یک بچه بد و ناسازگار مانند دشمن ماهی ها، دشمن اسباب بازی ها و قلدرهای همیشگی و خواهر و برادرهای کوچک آزاردهنده هم وجود دارند، خواه در سرانجام ادب شوند و از اشتباهات و کارهای بدشان درس بگیرند یا نه. علیرغم اینکه معمولا محور اصلی داستان های پیکسار اسباب بازی های سخن گو، ماشین های شخصیت پردازی شده و پانداهای قرمز غول پیکر هستند، فیلم های این کمپانی هرگز از مسائل دنیای واقعی، مانند داستان یک بچه ناسازگار یا مسائلی که آن ها بوجود می آورند چشم پوشی نمی کند. در ادامه 10 بچه بد و ناسازگار انیمیشن های پیکسار را معرفی کردیم.

10 بچه بد و ناسازگار انیمیشن های پیکسار از بدترین تا برترین

10. دش در انیمیشن شگفت انگیزان (The Incredibles)

دش قطعا یکی از بدترین بچه های پیکسار نیست، اما در میان بچه ها پار، او در مقایسه با خواهر نوجوان و برادر کوچکش، رفتارهای ناخوشایند از خود نشان می دهد. دش تنها بچه ای در خانواده است که قوانین را زیر پا می گذارد و در مواقعی که نباید از قدرت های فوق العاده اش استفاده می نماید، مانند شوخی با معلمش.

دش، دائما ویولت را به خاطر علاقه اش به تونی رایدینگر مسخره می نماید و با سرعت باورنکردنی از دست پدر و مادرش در می رود تا جایی که گرفتن او در کل انیمیشن شگفت انگیزان غیرممکن است.

9. هم کلاسی رایلی در انیمیشن درون و بیرون (Inside Out)

در حالی که رایلی مسلما یکی از برترین بچه ها در برترین انیمیشن پیکسار است، همکلاسی های نو او در درون و بیرون به طرز باورنکردنی غیر قابل تحملند. دانش آموز نو بودن در مدرسه برای هر کسی سخت است، و این همکلاسی ها اولین روز رایلی را در مدرسه نو به خاطره ای تلخ تبدیل می نمایند که فقط شخصیت غم می تواند آن را درک کند.

بعد از اینکه رایلی مجبور شد خودش را به کلاس معرفی کند و درباره زندگی اش حرف بزند، آغاز به گریه کرد. همکلاسی هایش فقط می نشینند و به او خیره می شوند، حتی یکی از آن ها تی شرتی پوشیده است که شباهت زیادی به شخصیت سید در داستان اسباب بازی دارد، که تنها بی توجهی و بی تفاوتی او را بیشتر شرح می دهد.

8. تایلر در انیمیشن قرمز شدن (Turning Red)

می و دوستانش در انیمیشن قرمز شدن بچه های طردشده ای هستند، بنابراین منطقی است که این گروه از دختران در مدرسه مورد آزار یک قلدر هم قرار بگیرند. تایلر دخترها را اذیت، و فقط در صورت آمدن پاندای قرمز محبوب، آن ها را به جشن تولدش دعوت می نماید.

اگرچه او به عنوان یک شخصیت مجذوب کننده و سرسخت ظاهر می گردد، اما معروفیت تایلر به عنوان پسر بد زمانی سرانجام می یابد که همه بفهمند او واقعا کیست؛ بزرگ ترین هوادار گروه پسران، که لباس های آن ها را می پوشد و در کنسرت تمام آهنگ ها را می خواند.

7. بانی در انیمیشن داستان اسباب بازی 4 (Toy Story 4)

بانی ممکن است در داستان اسباب بازی 4 فقط 3 سال داشته باشد، و بیشتر یک شخصیت مورد تحسین باشد که جای اندی را در زندگی اسباب بازی های محبوبش گرفت، اما هیچ کدام از اینها این واقعیت را تغییر نمی دهد که او بدترین جنایتی را که در خصوص یک اسباب بازی ممکن است رخ دهد انجام داد؛ یعنی آن ها را گم می کرد.

در داستان اسباب بازی 4، بانی در حالی که در کارناوال سرانجام تابستان با والدینش حضور دارد، به خاطر اینکه تصمیم می گیرد بو را با خودش ببرد، وودی و گروه اسباب بازی ها را گم می نماید. به نظر می رسد بانی اصلا متوجه این اتفاق نمی گردد. او رفته و در نهایت مهمترین اسباب بازی را از دست داده است.

6. تاد در انیمیشن در جست و جوی نمو (Finding Nemo)

در حالی که در انیمیشن در جست وجوی نمو ماهی های بدتری در دریا وجود دارند، تاد، پروانه ماهی پوزه دراز جوان نه تنها نشان می دهد که منفور است، بلکه اغلب ماهی های دیگر گروه، از جمله نمو را اذیت می نماید.

تاد نه تنها به نمو می گوید که به خاطر باله کوچکش خنده دار به نظر می رسد، بلکه او اولین نفر از دوستانی است که سعی می نماید قایق را در آب لمس کند. این عمل شیطنت آمیز باعث می گردد که نمو تحت فشار دیگران قرار بگیرد و به سمت دریا شنا کند و به ناچار گرفتار غواصان گردد.

5. مکینتاش جوان در انیمیشن دلیر (Brave)

از میان تمام خواستگاران مریدا در دلیر، متفاوت ترین انیمیشن پیکسار، مکینتاش جوان نسبت به بقیه محبوبیت کمتری دارد. برخلاف مک گافین جوان خجالتی و وی دینگوال نه چندان باهوش، مکینتاش جوان در هر کاری که انجام می دهد، از جمله مبارزه برای ازدواج با مریدا، مغرور و بیش از حد به خودش مطمئن است.

وارث قبیله مکینتاش وقت خود را صرف خودنمایی با شمشیر و نشان دادن ماهیچه هایش می نماید، چیزی که ممکن است شاهزاده خانم های دیگر را تحت تاثیر قرار دهد اما مریدای مستقل و مغرور را نه. در حالی که او در این فیلم مطمئنا یک شرور نیست، اما قطعا دوست داشتنی هم نیست.

4. امیلی در انیمیشن داستان اسباب بازی 2 (Toy Story 2)

اگرچه اطلاعات کمی در خصوص امیلی وجود دارد، بعضی می توانند استدلال نمایند که او به عنوان یک آنتاگونیست ثانویه در داستان اسباب بازی 2 عمل می نماید. جسی، عروسک دختر گاوچران به عنوان اولین اسباب بازی، به وودی نشان می دهد که امیلی چقدر برای او ارزش داشته است، و تمام اوقات خوشی را که با هم داشته اند به یاد می آورد.

این خیلی اتفاقی عادی ای است که بچه ها بزرگ شوند و دیگر با اسباب بازی هایشان بازی ننمایند، اما امیلی کاری بیش از بازی نکردن با جسی انجام داد. وقتی امیلی بزرگ شد، نه تنها خودش را از شر اسباب بازی های قدیمی اش خلاص کرد، بلکه آن ها را در جعبه ای گذاشت و در جاده رها کرد، که به طور قابل توجهی باعث آسیب رسیدن به جسی شد.

3. سالی در انیمیشن دانشگاه هیولاها (Monsters University)

سالی ممکن است یکی از دو شخصیت مورد علاقه همه در انیمیشن کارخانه هیولاها باشد، اما در پیش عایدی آن با عنوان دانشگاه هیولاها، سالی در مقایسه با مایک و دشمن آینده اش رندال، نشان می دهد که بسیار قلدر است.

سالی جوان، مغرور و معتقد است که برترین ترساننده خواهد بود، و کسانی را انتخاب می نماید که به عقیده او ضعیف تر هستند، مانند مایک با یک چشم از حدقه عایدیه و رندال خجالتی و بچه مثبت. قلدری سالی تا زمانی که غرور خود را کنار بگذارد و با مایک و بقیه بچه ها دوست گردد، به قوت خود باقی بود.

2. سید در انیمیشن داستان اسباب بازی (Toy Story)

در حالی که اندی در داستان اسباب بازی (اولین انیمیشن پیکسار) به عنوان یک بچه ایده آل تلقی می گردد، به راحتی این تصور را به وجود می آورد که سید یک بچه بد است. اگرچه خواهر کوچک آزاردهنده اش ممکن است در آشفتگی کلی او نقش داشته باشد، اما سید هنوز هم به عنوان دشمن شماره یک اسباب بازی ها شناخته می گردد.

رکس به باز می گوید که سید برای تفریح اسباب بازی ها را می کشد، بدون اینکه بداند اسباب بازی ها زنده هستند. این شخصیت نه تنها خواهر کوچکش را عذاب می دهد و اسباب بازی های او را از بین می برد، بلکه کارهای وحشتناک و آزاردهنده دیگری هم انجام می دهد.

1. دارلا در انیمیشن در جست و جوی نمو (Finding Nemo)

در میان تمام بچه های بد انیمیشن های پیکسار، دارلا بدترین است. دارلا بدون هیچ پیشینه ای که شاید بتواند کارهای شیطانی اش را توجیه کند، در فیلم در جست و جوی نمو، بدون هیچ احترامی برای عمویش یا ماهی هایی که در مطب دندانپزشکش زندگی می نمایند به عنوان یک بچه بداخلاق ظاهر می گردد.

سیم کشی دندان، به عنوان یک کار آزاردهنده شاید بتواند رفتار بدش را توجیه کند، اما عمویش با او به عنوان کودکی که روی صندلی دندان پزشک نشسته بازی می نماید و هر ماهی را که بخواهد به او هدیه می دهد. اما دارلا آن ها را می کشد، یا حداقل با ضربه زدن به شیشه، باعث ترسیدن آن ها می گردد.

منبع: collider

منبع: دیجیکالا مگ

به "10 بچه بد و ناسازگار انیمیشن های پیکسار از بدترین تا برترین" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "10 بچه بد و ناسازگار انیمیشن های پیکسار از بدترین تا برترین"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید